امروز به نقد و بررسی فیلم کمینگاه دزدان 2 پنترا (Den of Thieves 2 Pantera) با بازی جرارد باتلر میپردازیم، با وبلاگ دانوفیلم همراه باشید.
“وقتی جرارد باتلر آزادانه رفتار میکند، تماشای او بسیار زیباست.”
اگر فیلم کمینگاه دزدان در سال 2018 مانند یک بازسازی سطحی از “گرما” مایکل مان در سال 1995 بود، آنگاه کمینگاه دزدان 2 پنترا Den of Thieves 2 Pantera 2025 مانند یک بازسازی سطحی از “وایس میامی” مایکل مان در سال 2006 است. هیچکدام از این موارد چیز بدی نیستند. توجه به روند و جزئیات کثیف که فیلم اول را قابلتوجه میکرد، اینجا از بین رفته و با انرژی هیجانی وحشیانه و مستانهای جایگزین شده است که منطق و وضوح داستان را نادیده میگیرد. این همچنین آن را به نمایشگاهی عالی برای ستاره فیلم، جرارد باتلر، تبدیل میکند که سالهاست ستاره پرابهتترین ماست – مردی که شخصیت او ترکیبی از مردانگی و شکستگی است، مردی که شما را به فکر میاندازد که آیا مردانگی و شکستگی در واقع ممکن است یک چیز باشند.
باتلر نقش “بیک نیک” اوبراین، یک کارآگاه واحد جرایم عمده لس آنجلس را دوباره ایفا میکند که در پایان فیلم کمینگاه دزدان توسط دونی ویلسون (اوشا جکسون جونیور)، بارمن و راننده فراری، که مغز متفکر سرقت بانک فدرال در آن فیلم بود، شکست خورد.
طرح دزدان بسیار هوشمندانه بود: شامل نقشه سرقت انبوه پولهایی میشد که هر روز توسط بانک فدرال خرد میشود. در نتیجه، هیچ سندی مبنی بر اینکه کسی پولی را از دست داده باشد، وجود ندارد – تمام آن پول از گردش خارج شده بود، بنابراین روی کاغذ، چیزی گم نشده و کسی دزدیده نشده است، و بانک فدرال نمیخواهد این موضوع که با موفقیت توسط دزدان مورد حمله قرار گرفته است، منتشر شود. اما بیک نیک، که به تازگی از یک طلاق پر هرج و مرج عبور کرده است (او قادر به انجام هیچ کاری بدون هرج و مرج نیست)، نمیتواند آن را رها کند. او به اروپا سفر میکند و دونی را پیدا میکند، که اکنون با پانترها، گروهی از مجرمان اروپای شرقی که در حال بررسی یک سرقت الماس بزرگ در امتداد ساحل آزور هستند، همکاری میکند. زندگی نیک از هم پاشیده است، و به نظر میرسد که او به چیزی فراتر از دستگیری دونی علاقهمند است: او میخواهد به او ملحق شود.
من دقیقا مطمئن نیستم که بعد از آن چه اتفاقی افتاد. یادداشتهای من میگویند: “جرارد باتلر در حال خوردن استیک”، “جرارد باتلر در حال نوشیدن”، “جرارد باتلر از اسکوتر کوچک سقوط میکند”، “آدمهای غولپیکر در حال خوردن بستنیهای کوچک”، “ماشینهای خفن” و “ایتالیاییها؟” درست مثل “لانه سارقان”، “پانتره” نیز از این موضوع که به ما اجازه ندهد کاملاً متوجه شویم که مجرمان چه نقشههایی میکشند، بهره میبرد: ما بخشهایی از آمادهسازی آنها را میبینیم، اما بخشی از جذابیت این تصاویر در آشکار کردن سرقتهای بزرگ در حین وقوع آنها روی پرده نهفته است. و “پانتره” نسبت به اکثر فیلمهای سرقت، توضیحات کمتری دارد، که به آن یک احساس ناخوشایند دلپذیر از بینظمی میدهد. کارگردان، کریستین گودگست، به مکانهای اروپایی ظرافت و انتظار میبخشد، زیرا تصاویر او در برابر پسزمینه موسیقی الکترونیکی درخشان پخش میشوند. در میان تمام وفاداریهای متغیر و تصاویر گیجکنندهای از مجرمان که به تماشای مجرمان دیگر میپردازند، احساس میکنیم که به شدت از مسیر خارج شدهایم، انگار که روی یک سیاره عجیب و شگفتانگیز فرود آمدهایم که در آن همه آدم دزد هستند.
این داستان واقعی اینجا است. در کمینگاه دزدان 2 پنترا، داستان پلیسها و دزدان بسیار کمتر از سرمستی نیک با زندگی وحشیانه و لذتطلبانه یک جنایتکار و پیوند رو به رشد او با دونی اهمیت دارد. چشمان باتلر با لذت باز میشود وقتی که وارد دیسکوهای فضای باز میشود، حشیش میکشد و پشت سر هم شاتهای اسلیووویتز مینوشد. او و دونی در حالی که در نیمهشب شاورما میخورند، داستانهایی درباره چگونگی ورودشان به مشاغل مربوطه خود به عنوان پلیس و دزد را با هم رد و بدل میکنند. روی کاغذ، این ممکن است به عنوان توسعه شخصیت استاندارد خوانده شود، اما دو بازیگر به زیبایی راحتی رو به رشد خود در کنار یکدیگر را به فروش میرسانند. ما میخواهیم در این دنیا غرق شویم، همانطور که نیک این کار را میکند.
کمینگاه دزدان 2 پنترا در آن خط طولانی از دنبالههایی قرار میگیرد که به نظر میرسد صبر خود را برای تکرار سادهی دینامیکهای فیلم قبلی از دست میدهند و در عوض ترجیح میدهند فقط به ما اجازه دهند در تعاملات آزادانه شخصیتها غوطهور شویم. این تصاویر گاهی اوقات توسط مخاطبان اولیه مورد انتقاد قرار میگیرند – به فیلمهایی مانند “اوشن 12” یا “سریع و خشمگین 2” یا حتی “ماموریت غیرممکن 2” فکر کنید، که پول زیادی به دست آوردند اما برای همیشه باعث خشم طرفداران شدند – اما در نهایت نوعی پذیرش پیدا میکنند. “لانه سارقان” اول خود نیز آنقدرها هم موفق نبود؛ در سالهای بعد به طور پسگرایانه محبوب شده است زیرا بینندگان جذابیتهای درام جنایی قدیمی آن را پذیرفتهاند. و باتلر تحسینبرانگیز است که با بازی مردان معمولی و اغلب قابلدرک که در شرایط خارقالعادهای قرار میگیرند، شغلی برای حفظ این نوع فیلمها ایجاد کرده است. در این راستا، تغییر مکان و لحن فیلم جدید کاملاً منطقی است. با تماشای بیک نیک که کمی در رویای مستانه و رها شدهای گم میشود، اقیانوسی دور از مشکلاتش، او را بهتر از اکثر قهرمانان امروزی فیلمها درک میکنیم.
اولین نفر باشید دیدگاهی ثبت میکند
دیدگاه های کاربران